dokhtarkebritforoosh

ღƊøҚɦŦΛŔღҚ£ɓŔĩŦƒøŔøøŞɦღ

دیــــگــــری مــرا میــــسوزانــــد و منـــــه احمـــ✌ــق ،سیگـــ☠ـــار را..

میگن یه روز یه فرشته میره پیش خدا گلایه میکنه
 که: آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟
 ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که
فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباس های
مارک دار و آنچنانی میخوان!
 هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن
بدون 'بنز' و 'ب ام و' جایی نمیرن!
اون بوق و کرنای من هم گم شده... یکی از همین ها دو ماه پیش قرض گرفت و رفت دیگه ازش خبری نشد!
 آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تمیز میکنم، فردا دوباره پر از
پوست تخمه و هسته هندونه و پوست خربزه است!
من حتی دیدم بعضی هاشون کاسبی هم میکنن و حلقه های بالای سرشون رو به بقیه میفروشن.
خدا میگه: ای جبرئیل! ایرانیان هم مثل بقیه، فرزندان من هستند و بهشت به همه
فرزندان من تعلق داره. اینها هم که گفتی، خیلی بد نسیت! برو یک زنگی به
شیطان بزن تا بفهمی درد سر واقعی یعنی چی!!!
جبرئیل میره زنگ میزنه به شیطان... دو سه بار میره روی پیغامگیر تا بالاخره شیطان نفس نفس زنان جواب میده: جهنم، بفرمایید؟
جبرئیل میگه: آقا سرت خیلی شلوغه انگار؟
شیطان آهی میکشه و میگه: نگو که دلم خونه... این ایرونیها اشک منو در آوردن به خدا!
شب و روز برام نگذاشتن! تا روم رو میکنم این طرف، اون طرف یه آتیشی به پا میکنن!
 تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!...
 حالا هم که... ای داد!!! آقا نکن! بهت میگم نکن!!! جبرئیل جان، من
 برم .... اینها دارن آتیش جهنم رو خاموش میکنن که جاش کولر گازی نصب کنن



نظرات شما عزیزان:

دریا
ساعت21:33---24 تير 1392
خوب بود ولی من نخندم

♥♥♥♥♥دل نوشته♥♥♥♥♥
ساعت23:19---9 بهمن 1391
وب خوبي داري خوش حال ميشم به وب منم سر بزني

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391ساعت 11:11 PM توسط ƊøҚɦŦΛŔҚ£ɓŔĩŦƒøŔøøŞɦ|

آخرين مطالب
Design By : ghalebeweblog.ir